سمیه سلطان نژاد؛ اسماعیل سعدی پور؛ حسن اسدزاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطهی سبکهای فرزندپروری ادراک شده با اهمالکاری و خودناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای150 دانشآموز پایهی سوم دبیرستانهای شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای فرزندپروری، سهلانگاری و خودناتوانسازی را ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطهی سبکهای فرزندپروری ادراک شده با اهمالکاری و خودناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای150 دانشآموز پایهی سوم دبیرستانهای شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامههای سبکهای فرزندپروری، سهلانگاری و خودناتوانسازی را تکمیل کردند. دادهها به وسیلهی تحلیل رگرسیون گامبهگام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمالکاری و خودناتوانسازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبکهای فرزندپروری مقتدرانه و سهلگیرانه با خودناتوانسازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد، از میان سبکهای فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیشبین مثبت و معنادار اهمالکاری و سبک مقتدرانه پیشبین منفی و معنادار خودناتوانسازی است. در مجموع، یافتهها بیانگر آن بود که میتوان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمالکاری و خودناتوانسازی جلوگیری بهعمل آورد.